افراد بسیاری در واقعه عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. گروهی عاشقانه از حریم ولایت دفاع کردند و دسته دیگر، سرنوشتی ذلتبار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.
دهم محرم سال 61 هجری، حادثه عظیم قیام عاشورا، شهادت حسین بن علی علیهالسلام و هفتاد و دو تن از یاران باوفای ایشان رقم خورد. قیامی که حضرت اباعبدالله(ع) برای برپایی و اقامه دین مبین اسلام، همراه خانواده خویش، حج خود را نیمهتمام رها کرد و برای ادای رسالت مهمی به سوی کربلا حرکت کرد.
افراد بسیاری در واقعه عظیم عاشورا به ایفای نقش در جبهه حق و باطل پرداختند. آنهایی که دل در گروی محبوب حقیقی نهاده بودند، در یاری امام زمان خویش بر یکدیگر سبقت گرفته، عاشقانه از حریم ولایت و حرمت فرزند رسول خدا(ص) دفاع و حمایت کردند.
اما گروهی که فریفته مال و مقام دنیوی شده بودند در جبهه مقابل حق، ایستادند و سرنوشتی ذلتبار را برای خود در دنیا و آخرت رقم زدند.
با استناد به دانشنامه 14 جلدی امام حسین(ع)، فهرستی از اصلیترین دشمنان کاروان حسینی(ع) و چگونگی مرگ آنان تهیه کرده است که در جدول زیر ارائه میشود:
نام | نقش وی در کربلا | سرانجام و چگونگی مرگ |
شمر بن ذیالجوشن | نقشآفرین اصلی جنایات کربلا، صدور دستور یورش همه جانبه به امام حسین(ع) و یارانش | دستگیری توسط مختار ثقفی، گردن زدن او و انداختن وی در روغن داغ |
محمد بن اشعث بن قیس | نقشآفرین و فراهم کننده حوادث روز عاشورا، فرمانده نیرویی بود که مسلم را دستگیر کردند | روز عاشورا در پی نفرین امام حسین(ع) عقرب سیاهی او را نیش زد و با خواری تمام مُرد |
عبید الله بن زیاد | در حادثه کربلا، همه جنایتها به دستور مستقیم عبیدالله تحقق یافت و بعد از یزید بیشترین نقش را در فاجعه عاشورا داشت | چکیدن قطره خونی از سر مبارک امام حسین(ع) بر ران او و باقی ماندن آن زخم تا آخر عمر، جسدش توسط ابراهیم بن مالک اشتر به آتش کشیده شد |
یزید بن معاویه | چوب زدن بر دندانهای مبارک امام حسین(ع) | هنگام رقص و مستی به زمین خورد و مغزش متلاشی شد و صورتش همچون قیر، سیاه شد |
سنان بن انس | نقش مؤثری در کشتن اباعبدالله الحسین(ع) داشت | زبانش گرفت، عقلش زائل شد و با وضع ناگواری از دنیا رفت |
عمر بن سعد | مجرم شماره سوم فاجعه کربلا و فرماندهی عملیات کربلا را بر عهده داشت | به دستور مختار ثقفی به قتل رسید و سرش از تن جدا شد |
حرملة بن کاهل | پرتاب تیر بر گلوی علیاصغر(ع) | مختار ثقفی دستور داد تا بدنش را تیرباران کنند |
حصین بن نُمیر | فرمانده تیراندازان لشکر عمر بن سعد و تیراندازی به امام حسین(ع) | ابراهیم بن اشتر جسد او را سوزاند و سرش را برای مختار به کوفه فرستاد، سر او در مکه و مدینه آویزان ماند تا درس عبرتی برای دیگران باشد |
مالک بن نُسیر کِندی | فرود آوردن ضربه بر فرق مبارک سیدالشهدا(ع) | قطع دستانش توسط همسرش و تا آخر عمر فقیر ماند |
زرعه دامی | از قاتلان امام(ع) | هنگام مرگ از گرمای شکم و سردی پشتش صیحه میزد و میگفت به من آب دهید |
محمد بن اشعث | هتک حرمت امام حسین(ع) | توسط نیش عقرب در هنگام قضای حاجت مُرد |
عبدالله بن حَوزه | تیراندازی به سوی لشکر ابا عبدالله(ع) | قطع پای راست او توسط مسلم بن عوسجه، اسب با حرکت تند، سر او را به هر سنگ و کلوخی کوبید تا به دوزخ رفت |
شبث بن ربعی | با شمشیر به صورت مبارک امام حسین(ع) زد | ابراهیم بن مالک اشتر آنقدر رانهایش را برید تا مرد. سپس سرش را جدا و جسدش را سوزاند |
ابحر بن کعب | برداشتن مقنعه حضرت زینب(س) و کشیدن گوشواره از گوش ایشان | ابراهیم بن مالک اشتر، دست و پاهایش را قطع کرد، چشمهایش را از حدقه درآورد |
شرحبیل | از پشت بر صورت امام حسین(ع) زد | مختار او را با آتش سوزاند |
عمروبن حجاج | در روز عاشورا آب را بر روی اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش بست، امام(ع) را خارج شده از دین نامید و از جمله حاملان سرهای شهداء به کوفه بود | به نفرین امام حسین(ع) گرفتار و از شدت تشنگی در بیابان هلاک شد |
احبش بن مرثد(اخنس) | با اسب بر بدن مبارک امام حسین(ع) تاخت و عمامه حضرت را به غارت برد | پس از واقعه عاشورا وقتی در صحنه جنگ ایستاده بود، تیری از کمان، رها و به قلبش اصابت کرد و مرد |
عبدالله بن ابی حُصین | آب را بر سیدالشهداء(ع) بست و با بیشرمی به امام گفت: ای حسین! به خدا سوگند، جرعهای از آب نخواهی چشید تا از تشنگی بمیری | به نفرین امام حسین(ع) مبتلا و به بیماری استسقاء گرفتار شد، هرچه آب مینوشید تشنگیاش برطرف نمیشد تا اینکه هلاک شد |
بَجدل بن سُلیم | انگشت مبارک امام(ع) را برای در آوردن انگشتر برید | مختار او را دستگیر، دست و پاهایش را برید آنقدر در خون غلتید تا هلاک شد |
اسحاق بن حَیوه حضرمی | داوطلبانه بر پیکر امام حسین(ع) تاخت و پیراهن حضرت را به غارت برد | با پوشیدن پیراهن اباعبدالله(ع) به مرض پیسی مبتلا شد و موهایش ریخت، توسط مختار دستگیر شد و دستور داد بر بدنش تاختند تا به هلاکت رسید |
سالار عشق
باز یاران دل هوائی گشته است
عاشق و کرب وبلائی گشته است
دل به عشق کربلا یا هو کند
بر حریم کبریائی رو کند
دل بود آئینه مهر حسین
چون که او باشد پناه عالمین
کربلا یعنی زمین پر بلا
قادسیه ، غاضریه ، نینوا
کربلا یعنی مزار لاله ها
گلشن سبط النبی المصطفی
کربلا یعنی ره سالار عشق
کربلا گلزار و هم بازار عشق
کربلا یک معنی اش کرب و بلا
کربلا یعنی بلا اندر بلا
کربلا یعنی به حق ملحق شدن
کربلا یعنی فدای حق شدن
کربلا یعنی بخون غلطان شدن
جان فدائی در ره جانان شدن
کربلا یعنی ره آزادگی
کربلا یعنی رها از بندگی
کربلا اسطوره فرزانگی
کربلا گلواژه مردانگی
کربلا دیباچه ی عشق و جنون
کربلا یعنی یم غرقاب خون
کربلا فریاد حق سر دادن است
کربلا یک معنی اش سر دادن است
کربلا یعنی ستیز کفر و دین
حیدری ها روبرو با مشرکین
کربلا یعنی بهشت آرزو
کربلا یعنی شرافت آبرو
کربلا معنای یارب یارب است
آذرستان و جود زینب است
کربلا یعنی علی اکبر شدن
هم چو گل در راه دین پرپر شدن
کربلا نعش جوانان دیدن است
ناله ی واغربتا بشنیدن است
کربلا یعنی گل نیلو سر شت
کربلا گردیده جزئی از بهشت
کربلا یعنی عزیز بوتراب
ساقی لب تشنه اندر بحر آب
کربلا یعنی وداع زینین
سوز داغ سینه مولا حسین
کربلا یعنی جفای ساربان
قطع انگشت شه لب تشنگان
کربلا یعنی فراز نیزه ها
راس هفتاد و دو یار با وفا
کربلا ایثار هفتاد و دو تن
هم چو گل پرپر شدن اندر چمن
کربلا یعنی غل و زنجیر کین
گردن سجاد(ع) زین العابدین
کربلا شد سلسله در سلسله
را ه شام و پای غرق آبله
کربلا جام است و می خون خدا
ساقی جام شهادت کبریا
کربلا گفتی کبابم کرده ای
در جهان بی صبر و تابم کرده ای
مقتل خونین شاه سر جدا
مدفن سبط النبی المصطفی
شاعر : غلامرضا محمودنژاد قم
تقدیم به همه شهدای کربلا واصحاب و یاران با وفای حسینی و شهدای کربلای ایران یاران با وفای خمینی
بروح شهدا و امام شهداو سلامتی امام زمان (عج) و نایب بر حقش امام خامنه ای صلوات